آدرس غلــــط... - نمایش محتوای خبر
خبر کردستان
آدرس غلــــط...
آدرس غلــــط...
گزارش مکتوب

به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز کُردستـــان، خودش میگوید: نامش غفار محمّد و اهل یکی از روستاهای اطراف سنندج است.
هرگز با ما رودررو نشد، تمام اطلاعات این گزارش، به صورت تلفنی در اختیار خبرگزاری صداوسیما قرار گرفت.
نام قبلی او، زمانی که سبزی فروش بوده و زندگی عادی داشته، "ژ. افراسیابی" است.
از وضعیت کسب و کار غفار محمّد پرسیدم، بدون مقدمه سراغ شعر "نمایشنامه عمو سبزی فروش" رفت و گفت: عمو سبزی فروش... بله/ سبزی کمفروش... بله/ ترتیزک داری... بله/ توت کالک داری... بله/ نعنا هم داری... .
از پشت تلفن، صدای نفسهایش را میشنیدم که از حسرت، سرانگشت پیشمانی میگزید.
الو.. الو.. غفار..
حنای بیرنگ یک ایدئولوژی
جوانی 30 ساله است، از 25 سالگی گرایش سلفی داشته و هرگز وارد تشکیلات داعش نشده و به داعش نپیوست، امّا با داعشیان زیست، پیروز شد و بر سرِ بریدهی کفار به دست ایدئولوژیش، نماز شکر خوانده است.
اعتراف و اقرار به گناه و پشیمانی، بیشتر ما را پای صحبتهای یک داعشی نشاند که بیخ گوشمان بود و نفهمیدم.
غفار محّمد میگوید: از آمریکا، ایران، فرانسه و نیروهای ائتلاف بدم میآمد، از پیشمرگهای کُرد متنفر بودم که با سربازان اسلام میجنگیدند، جنگ با پرچم اسلام آزارم میداد، از کُردهای ایران کینه به دل داشتم که از پیشروی کُردها در کرکوک و کوبانی شادی میکردند.
او میگوید: همزادپنداری میکردم، موی سر و محاسنم را به سبک داعشیها میگذاشتم.
فعل تمام جملاتِ غفار با گذشته تمام میشود، گویا این بُرش از زندگی او اجازه ورود به زمان حال را نداشت و شاید هم از گذشته خودش شرم داشت.
حنای این ایدئولوژی برای غفار دیگر رنگ باخته است.
ظهور امپراتوری
در ۲۰۱۳ حکومت اسلامی عراق و شام ظهور کرد، امّا با نام مخفف "داعش" بر سر زبانها افتاد و ۲۰۱۴ ادعای خلافت جهانی کرد.
ابوبکر بغدادی، خلیفهی خودخوانده و از مجاهدین سلفی جداشده از شبکهٔ القاعده، داعش را تأسیس کرد.
برآوردها از تعداد جنگجویان داعش متفاوت است، سازمان سیا تعداد مبارزان این گروه در عراق و سوریه را بین ۲۰ تا 31 هزار نفر تخمین زد.
فرمانده ارتش روسیه، تعداد نیروهای داعش را ۷۰ هزار نفر و دیدهبان حقوق بشر سوریه نیز تعداد آنها را ۸۰ هزار نفر (۵۰ هزار در سوریه و ۳۰ هزار در عراق) برآورد کرد.
می گویند: داعش یکی از تندروترین گروههای اسلامگرا در خاورمیانه بود که پس از جنگ جهانی دوم، خونبارترین جنگ را رقم زد.
شمال شرق سوریه به دست داعش افتاد، موصل، دومین شهر بزرگ عراق به دست داعش سقوط کرد، نزدیک به نیمی از خاک سوریه و بخشهای شمال غربی عراق به تصرف داعش درآمد.
رسانههای مخالف و موافق خبر پیشروی داعش را پوشش می دادند امّا هوادارانش با عشق و ولع.
جغرافیای خون
گویا غفار محمّد ـ وین راز سر به مهر ـ از درون ناآرام، تکیده، ناشکیب است و آوای درونیش میخواست گناه از دامان بشوید.
داستان به همین جا ختم نشد، ظاهر ساده این روایت، یک روی سکه بود و پشت صحنه خشن و خونبارِ آن، روی دیگر سکه.
اعترافات تکاندهنده غفار برای خودش نیز باورنکردنی است.
او میگوید: اولین بار اسم داعش را از برادرم شنیدم، زمانی که تصمیم گرفته بود همراه زنش به مرکز خلافت داعش برود، "رقه" همان شهر قبله آرزوها.
هق هقِ غفار تمام شدنی نبود شاید هم "آب در هاون کوبیدن" بود.
او از دیر بودن پشیمانیهایش گفت: چه بگویم؟! برادرم شهید شد یا کشته شد؟! مسلمان زیست یا تروریست از دنیا رفت؟! کار از کار گذشته است، برادرم در پی حقیقت و در سوریه کشته شد؛ "آواز دهل شنیدن از دور خوش است".
سکانس پایانی؛ زیستن با داعش
آخرین گفتوگوی تلفنی غفار و همسر برادرش، ۲ سال پیش انجام شده؛
بیشتر اوقات برادرم را ندیده، با زنهای عرب، افریقایی و چچنی زندگی میکرده، برادرم هر ماه یکبار زنش را میدیده و مقداری سیبزمینی و پیاز و ماکارونی برایش میآورده.
زن؛ این مهد مِهر و سرچشمه عشق در جغرافیایی تنگ این خلافت، خانهنشین بوده، مردان داعشی به باور خویش، شب و روز برای دین خداوند جنگیدهاند، به وقت حملات بمبافکنهای ائتلاف، زنان فقط جیغ زده و از خدا کمک میخواستهاند.
گریه کودکان، غمگینترین لحظات زیستن در مرکز خلافت داعش بوده.
غفار از همسر برادرش شنیده بود، بیرحمی داعشیها نه به تصویر کشیده و نه در کتابها نوشته میشود فقط باید با آن زیست و دید.
در مرکز خلافت داعش نه کتاب بوده نه کافه، نه پارک نه آزادی، نه دارو نه دکتر، نه لباس گرم نه کولر، فقط و فقط خون و جنگ و مرگ و ترس و نقاب بوده؛ یعنی جهنم.
غفار محمّد میگوید: آدرس غلط همان حکومت اسلامی عراق و شام است، اسلام رادیکال.
شکست شبح داعش
این تفکر همانند آتش زیر خاکستر زبانه کشید و از زیر پوستِ اندیشهی تندروها شعله ور شد، پیروانش را از 86 کشور جهان به زیر پرچمِ سیاه داعش کشاند، این تفکر میخواست قربانیهایش را به بهشت بفرستد، امّا غفار محمّد، برادرش و دیگر قربانیهای داعش در لای تاریخ گم شدند، به عبارت دیگر؛ هم جنجگو هم قربانی در زیر آوار دفن شدند بدونِ سنگِ قبر.
سال 2017 پایان سیطره داعش بود، گردوخاکِ جنگ بر زمین نشست و نشانی از آن قدرت پوشالی نماند، امّا تاول جنگ در سرزمینهای زیر دست داعش بهبود نیافت، چه سرهایی که سودای زندگی داشتند از تَن جدا شدند؛ به قول حافظ: "سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت"، چه عشقها و دلدادگیهایی که به زور در گورهای دسته جمعی دفن شد.
بنا به اعلام سازمان دیدهبان حقوق بشر، بیش از 650 هزار نفر، قربانی جنگ داعش و نزدیک به 8 میلیون انسان آواره شدهاند.
براساس آمار غیررسمی مقامات اقلیم کُردستان عراق، بیش از 500 نفر از کُردستان ایران در صفوف جنگجویان داعش جنگیدند.
گزارش: بهزاد احمدی